ضرورت تدوین مدل اقتصادی توجیهپذیر و جلب اعتماد عمومی برای به سرانجام رسیدن پروژه فیبرنوری
دبیر و نایب رئیس هیات مدیره سندیکای صنعت مخابرات ایران، ضمن حمایت از پروژه ملی فیبرنوری، بر ضرورت «تدوین سندی شفاف و مختصر برای جلب اعتماد عمومی و سرمایهگذاران»، «تحریک تقاضای عمومی از طریق اطلاعرسانی دقیق درباره مزایای خدمات فیبرنوری» و «تکیه بر سرمایهگذاری بخش خصوصی بهجای منابع دولتی» برای موفقیت این پروژه تاکید کرد.
فرامرز رستگار در گفتوگو با خبرنگار سیتنا، پروژه جایگزینی شبکه کابلهای مسی با فیبرنوری را بهعنوان بزرگترین پروژه ارتباطی کشور معرفی کرد و اظهار داشت: این طرح با هدف ارتقای زیرساختهای مخابراتی و ارائه خدمات باکیفیتتر به مشترکان در حال اجراست، اما با حدود ۱۰ سال تأخیر نسبت به برنامهریزی اولیه مواجه شده است.
وی با اشاره به تدوین نقشه راه پنجساله تحول مخابرات ایران در سال ۱۳۹۵، توضیح داد: «این نقشه راه که توسط شرکت مخابرات ایران تهیه شد، قرار بود تا سال ۱۴۰۰ اجرایی شود، با این حال با وجود انتخاب ۱۰ اپراتور برای مشارکت در این پروژه و تلاشهای انجامشده، پیشرفت آن مطابق انتظار نبوده است.»
رستگار افزود: «مدیریت جدید شرکت مخابرات ایران با بررسی ظرفیتها، امکانات و نیازهای بازار، تصمیم به بازنگری و پیگیری مجدد این پروژه گرفته است.»
کنفرانس ملی مخابرات، فرصتی برای همافزایی
رستگار از برگزاری کنفرانس بزرگ ملی مخابرات در هفته اول آبان ماه خبر داد و گفت: «این کنفرانس با حضور شرکت مخابرات ایران، اپراتورها و نهادهای مرتبط در سطح ملی و استانی برگزار میشود تا ابعاد پروژه فیبرنوری تبیین شده و همکاری نهادها و سازمانهای ذیربط جلب شود.»
برای موفقیت پروژه فیبرنوری، باید تمام ذینفعان، از جمله مردم، سرمایهگذاران و نهادهای دولتی و خصوصی، متقاعد شوند که این طرح به نفع کشور است.
وی تأکید کرد: «برای موفقیت این پروژه، باید تمام ذینفعان، از جمله مردم، سرمایهگذاران و نهادهای دولتی و خصوصی، متقاعد شوند که این طرح به نفع کشور است و نتایج ملموسی برای جامعه به همراه خواهد داشت.»
چالشهای اجرایی و لزوم جلب اعتماد عمومی
دبیر سندیکای صنعت مخابرات ایران، جلب اعتماد عمومی را یکی از مهمترین پیشنیازهای موفقیت این پروژه دانست و گفت: «مردم باید بدانند که با اجرای این پروژه، چه ارزش افزودهای نصیب آنها میشود. اگر این تحول تنها به جایگزینی کابلهای مسی با فیبرنوری محدود شود و کیفیت خدمات بهبود نیابد، مشترکان رضایت نخواهند داشت.»
وی افزود: «شبکههای مسی ظرفیت و کیفیت لازم برای ارائه خدمات مدرن را ندارند، اما اگر مشترکان پس از صرف هزینه و تحمل اختلالات احتمالی، همان خدمات قبلی را دریافت کنند، انگیزهای برای حمایت از پروژه نخواهند داشت؛ باید به مردم نشان داد که این تحول، خدماتی باکیفیتتر، پایدارتر و مناسب برای سالهای آینده ارائه میدهد.»
رستگار با اشاره به لزوم تحول زیرساختی فراتر از تغییر کابلها به سیتنا، توضیح داد: «این پروژه تنها به جایگزینی کابلها خلاصه نمیشود. کل شبکه، از مشتری تا زیرساختهای ابری، باید مبتنی بر پروتکل IP باشد. در حال حاضر، بخشهایی از زیرساختهای ما مبتنی بر IP است، اما ارتباطات تلفنی و اینترنت با سرعت پایین همچنان روی شبکههای TDM اجرا میشود. این تغییر نیازمند برنامهریزی جامع و اجرای دقیق است تا از قطع ارتباطات در فرآیند انتقال جلوگیری شود.»
تأمین مالی پروژه و نقش بخش خصوصی
رستگار با تأکید بر ضرورت توجیه اقتصادی این پروژه، اظهار داشت: «این پروژه نباید به منابع دولتی یا یارانه وابسته باشد. وابستگی به بودجه دولتی یا یارانه، چه کم و چه زیاد، رویکردی نادرست است. این طرح باید در یک مدل اقتصادی خصوصی توجیهپذیر باشد تا سرمایهگذاران بخش خصوصی برای مشارکت در آن ترغیب شوند.»
فروش کابلهای مسی یا املاک مازاد شرکت مخابرات میتواند بخشی از هزینههای پروژه فیبرنوری را تأمین کند، اما این منابع بهتنهایی کافی نیست.
وی افزود: «فروش کابلهای مسی یا املاک مازاد شرکت مخابرات میتواند بخشی از هزینههای پروژه را تأمین کند، اما این منابع بهتنهایی کافی نیست. سرمایهگذاری بخش خصوصی و درآمد حاصل از ارائه خدمات باکیفیت باید محور تأمین مالی باشد. سرمایه عاقل است و به سمت پروژههایی میرود که توجیه اقتصادی، منطقی و پایدار داشته باشند.»
رستگار با اشاره به تجربههای ناموفق گذشته، گفت: «در گذشته، پروژههایی با وعدههای مشابه مطرح شدهاند، اما به دلیل نبود مدل اقتصادی مناسب و عدم جلب اعتماد عمومی، به نتیجه نرسیدهاند. اگر این پروژه بخواهد موفق شود، باید علایق عمده مردم و سرمایهگذاران را جلب کند و نشان دهد که سرمایهگذاری در این حوزه، سودآور و پایدار است.»
شفافیت و اطلاعرسانی؛ کلید موفقیت
وی با انتقاد از ارائه آمارهای نادرست یا ناقص در دولت سیزدهم درباره پیشرفت پروژه، اظهار داشت: «گاهی اوقات، گزارشهای غیرشفاف یا لفاظیهایی ارائه شده که به اعتماد عمومی آسیب زده است. وقتی اطلاعات ناقص ارائه میشود و مسئولین در برابر برداشتهای نادرست سکوت میکنند، این نوعی دروغ محسوب میشود.»
وقتی اطلاعات ناقص ارائه میشود و مسئولین در برابر برداشتهای نادرست سکوت میکنند، این هم نوعی دروغ محسوب میشود.
رستگار پیشنهاد کرد: «برای جلب اعتماد عمومی، باید سندی شفاف و مختصر تدوین شود که بهوضوح اهداف، مزایا و مدل اقتصادی پروژه را برای مردم، تولیدکنندگان، پیمانکاران و سرمایهگذاران توضیح دهد. این سند باید حس اعتماد و اطمینان ایجاد کند و نشان دهد که این پروژه ارزش سرمایهگذاری دارد.»
موانع اجرایی و راهکارها
رستگار با اشاره به موانع اجرایی مانند عدم همکاری برخی نهادها (مانند شهرداریها برای مجوزهای حفاری)، گفت: «این موانع در صورتی قابلحل هستند که پروژه از نظر اقتصادی توجیهپذیر باشد. اگر تقاضای عمومی برای این خدمات تحریک شود و پروژه جذابیت اقتصادی داشته باشد، پیمانکاران و سرمایهگذاران خودشان راهحلهایی برای این مشکلات پیدا میکنند.»
باید به مردم توضیح داد که در ازای چند روز اختلال احتمالی یا هزینههای اضافی، چه خدماتی و با چه کیفیتی دریافت خواهند کرد.
وی افزود: «تبلیغات منفی ناشی از تجربههای ناموفق گذشته، مانند قطعیهای مکرر یا ضعف در نگهداری شبکه، به اعتماد عمومی آسیب زده است. برای جلب مشارکت مردم، باید نظرسنجیهای دقیق انجام شود و آمادگی جامعه برای پذیرش این تحول ارزیابی گردد. باید به مردم توضیح داد که در ازای چند روز اختلال احتمالی یا هزینههای اضافی، چه خدماتی و با چه کیفیتی دریافت خواهند کرد.»
هشدار درباره تکرار شکستهای گذشته
رستگار با ابراز تأسف از تکرار خطاهای گذشته در پروژههای مشابه، گفت: «من بهعنوان فردی با تجربه، بزرگترین عذاب را از دیدن تکرار خطاها در کشور میکشم. اگر این پروژه بدون برنامهریزی دقیق و جلب مشارکت عمومی و خصوصی پیش برود، ممکن است در سال ۱۴۱۰ دوباره شاهد تدوین نقشه راه جدیدی باشیم که به نتیجه نرسد.»
وی با تأکید بر نیت خیر شرکت مخابرات ایران، اظهار داشت: «این پروژه از جنس تحول و جهش است و من بهشدت از کلیات آن حمایت میکنم، اما ابزارهای لازم برای اجرای موفق آن هنوز فراهم نشده است. مردم، بهعنوان مهمترین ابزار موفقیت این پروژه، باید توجیه شوند و حس خوبی نسبت به آن پیدا کنند.»
پروژه فیبرنوری میتواند طلای اصلی صنعت مخابرات ایران باشد، اما بدون برنامهریزی دقیق، شفافیت و جلب مشارکت عمومی و خصوصی، ممکن است به سرنوشت پروژههای ناموفق گذشته دچار شود.
دبیر سندیکای صنعت مخابرات ایران در پایان تأکید کرد: «برای موفقیت این پروژه، باید سه اقدام کلیدی انجام شود: نخست، تدوین سندی شفاف و مختصر برای جلب اعتماد عمومی و سرمایهگذاران؛ دوم، تحریک تقاضای عمومی از طریق اطلاعرسانی دقیق درباره مزایای خدمات فیبرنوری و سوم، تکیه بر سرمایهگذاری بخش خصوصی بهجای منابع دولتی. اگر این اتفاقات رخ دهد، موانع اجرایی مانند مجوزهای شهرداری یا تأمین تجهیزات قابلحل خواهند بود.»
رستگار افزود: «این پروژه میتواند طلای اصلی صنعت مخابرات ایران باشد، اما بدون برنامهریزی دقیق، شفافیت و جلب مشارکت عمومی و خصوصی، ممکن است به سرنوشت پروژههای ناموفق گذشته دچار شود.»
انتهای پیام
گزارش از سارا استوار
افزودن دیدگاه جدید