اینترنت طبقاتی؛ تنها عدهای اینترنت آزادتر دارند!
به اعتقاد یک فعال فضای مجازی، ایجاد کمیتهای با عنوان «تسهیل فعالیت کسبوکارهای دیجیتال» و احتمال ارائه دسترسی اینترنتی ویژه به برخی گروهها، سیاستی است که در عمل به این معناست: عدهای اینترنت آزادتر دارند، بقیه نه!
به گزارش سیتنا، در پی شائبه ها به ارائه اینترنت طبقاتی که اگرچه توسط رئیس جمهور، وزیر ارتباطات و سخنگوی دولت تکذیب شد اما همچنان در شبکه های اجتماعی مورد بحث است، نیما اکبرپور، فعال فضای مجازی در یادداشتی در شبکه اجتماعی ایکس به ابعاد این موضوع پرداخته است که گزیده ای از آن با پاره ای اصلاحات در ذیل می آید:
موضوع اینترنت طبقاتی در ایران، در سالهای اخیر بحثبرانگیز بوده است. از یک طرف کاربران، فعالان حوزه فناوری و خبرنگاران، بارها درباره خطراتش هشدار دادهاند، و از سوی دیگر، دولتها یکی پس از دیگری آن را با نامهای مختلف پیش بردهاند. حالا در دولت چهاردهم، این سیاست نهتنها کنار گذاشته نشده، بلکه بر خلاف وعدههای انتخاباتی دکتر مسعود پزشکیان، بهصورت رسمی در حال اجرایی شدن است. ایجاد کمیتهای با عنوان «تسهیل فعالیت کسبوکارهای دیجیتال» و ارائه دسترسی اینترنتی ویژه به برخی گروهها، نشان میدهد این طرح دقیقاً همان هدف همیشگی را دنبال میکند: دستهبندی کاربران به گروههایی مختلف، که سطح دسترسی متفاوتی به اینترنت دارند.
چرا ساختمان اینترنت طبقاتی در دولت پزشکیان بالاتر رفت؟
برخلاف آنچه در گفتمان رسمی گفته میشود، سیاستهایی چون اینترنت طبقاتی، حاصل تصمیمگیریهای مقطعی و دورهای نیستند. سیاستی که در دولتهای احمدینژاد، روحانی، رئیسی یا پزشکیان، با شکل و شمایل مختلف ادامه پیدا کرد. گاهی اسمش «اینترنت اضطراری» است، گاهی «اینترنت حرفهای»، «خبرنگاری»، «منطقه آزاد سایبری»، یا «سیمکارت سفید». سخنگوی دولت چهاردهم هم اخیراً از عبارت «اینترنت آزادتر» استفاده کرد.
این بازیهای زبانی نهتنها نشانه تنوع سیاست نیست، بلکه روشی است برای پوشاندن حقیقت و کاهش حساسیت کاربران و تلاشی است برای این که به اینترنت طبقاتی ظاهری حرفهای و جلوهای قانونی ببخشند. سیاستی که در عمل به این معناست: عدهای اینترنت آزادتر دارند، بقیه نه!
چشمانداز فعلی اینترنت در ایران
بسیاری از برنامهنویسان آزاد، متخصصان فناوری و کارآفرینان برای انجام کارهای روزمره، نیاز به دسترسی آزاد به اینترنت دارند. آنان تا پیش از جنگ ۱۲ روزه، با استفاده از فناوریهایی مانند ویپیان، محدودیتهای شبکه را دور میزدند. اما در شرایطی که هر آن ممکن است ارتباطات قطع، پلتفرمها فیلتر یا خدمات محدود و مسدود شوند، کار کردن غیرممکن است.
در فضایی لبریز از اختلال دائمی، نه تنها امنیت شغلی و درآمد این کاربران تهدید میشود، بلکه کارآمدی و خلاقیتشان نیز تحت تأثیر قرار میگیرد. همه اینها در کنار تحریمهای فناورانه علیه کاربران ایرانی، باعث شده تا بسیاری راه مهاجرت را برگزینند.
آنان که ماندهاند هم، حالا میدانند که روشهای قدیمی دور زدن فیلترینگ ناکارآمد است و حتی بر فرض دسترسی به "دهکهای بالاتر" اینترنت طبقاتی، اعتمادی به وعده مسئولان نیست. با تجارب اخیر، این عده پاسخ خود را در راههای ارتباطی پایدارتری جستوجو خواهند کرد.
تا زمانی که تقاضا برای اینترنت آزاد وجود دارد، عرضه هم ادامه پیدا خواهد کرد، حتی اگر پاسخش در بازار سیاه پیدا شود! بازاری که ممکن است گران، پرخطر و محدود باشد، اما همانند دهههای گذشته، میتواند دسترسی به آنچه ممنوع شده را ممکن کند.
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید