نقش مهندسی معکوس در توسعه هوش مصنوعی و اقتصاد دیجیتال ایران
به اعتقاد یک استاد دانشگاه، مهندسی معکوس به عنوان پلی استراتژیک و حیاتی میان دستیابی به فناوریهای جهانی و تقویت و توسعه توانمندیهای بومی، نقش ممتاز و غیرقابل انکاری در تحقق استقلال فناورانه و ارتقای جایگاه ایران در عرصه اقتصاد دیجیتال ایفا میکند.
به گزارش سیتنا، دکتر حیدر ربیعی، استاد دانشگاه تهران و مشاور استراتژی مالی، اقتصادی و سرمایه گذاری و عضو اصلی انجمن هوش مصنوعی و اقتصاد دیجیتال ایران در یادداشت ارسالی برای این رسانه نوشت:
در دهههای اخیر، اقتصاد جهانی با شتابی بیسابقه به سمت دیجیتالی شدن حرکت کرده است، بهگونهای که امروزه پارادایم اقتصاد دیجیتال به مهمترین مؤلفه رشد و توسعه پایدار کشورها تبدیل شده است. در این میان، هوش مصنوعی نه تنها به عنوان یک فناوری نوظهور، بلکه به عنوان موتور محرکه اصلی تحول ساختارهای اقتصادی، صنعتی، علمی و اجتماعی جهان شناخته میشود.
مطالعات نهادهای بینالمللی، نقش هوش مصنوعی را در ارتقای بهرهوری ملی، تسریع نوآوری، افزایش رقابتپذیری و خلق ارزش افزوده در عرصه اقتصاد دیجیتال به کرات تأیید کردهاند.
ایران نیز در عصر جدید با آگاهی از اهمیت استراتژیک این فناوری پیشرفته، تقویت زیستبوم دیجیتال کشور را یکی از اولویتهای اساسی خود قرار داده است، اما دستیابی به مرجعیت علمی و فناورانه در این حوزه، مستلزم بهرهگیری حداکثری از ظرفیتهای انسانی و دانشبنیان داخلی است؛ به ویژه در شرایطی که کشور با محدودیتهای دسترسی به فناوریهای خارجی مواجه است.
در این راستا، مهندسی معکوس به عنوان رویکردی راهبردی و اثربخش، راهگشای تسریع فرآیند انتقال دانش و فناوری و تسخیر قلههای علمی محسوب میشود؛ رویکردی که با سرمایهگذاری محدود و اتکا به دانش بومی، همواره مورد توجه کشورهای پیشرفته و نوظهور قرار داشته و آنها را به پیشگامان اقتصاد دانشبنیان در سطح بینالمللی بدل ساخته است.
اکنون ایران نیز برای تحقق اهداف کلان اسناد بالادستی و نیل به استقلال فناورانه، باید استفاده هوشمندانه از ظرفیت مهندسی معکوس را در دستور کار قرار دهد و آن را محور سیاستگذاریهای توسعهای و نوآورانه خود بنماید.
۱. مهندسی معکوس؛ زیربنای بومیسازی فناوری و نوآوری در ایران
مهندسی معکوس به عنوان ابزاری استراتژیک و مبتنی بر دانش، فرآیندی نظاممند است که با تحلیل ساختار، عملکرد و فناوری محصولات و سیستمهای پیشرفته خارجی آغاز میشود و هدف آن بازآفرینی، بازسازی و حتی بهبود این فناوریها بر اساس نیازهای بومی است. این رویکرد، ضمن شناسایی مؤلفههای فنی و علمی محصولات نوین جهانی، امکان بومیسازی و ارتقاء آنها را در چارچوب توانمندیها، ظرفیتها و الزامات کشور فراهم میسازد.
در واقع مهندسی معکوس، حلقه واسط انتقال فناوری و بستری برای یادگیری عمیق سازوکارهای پنهان در فناوریهای پیشرفته است و بر همین اساس، ابزاری کلیدی برای کاهش وابستگی ایران به فناوریهای وارداتی، ارتقای سطح دانش بومی و تسریع چرخه نوآوری محسوب میشود.
در حوزه راهبردی هوش مصنوعی نیز، مهندسی معکوس این توانایی را ایجاد میکند تا متخصصان داخلی با واکاوی الگوریتمها، معماری مدلها و سامانههای مبتنی بر هوش مصنوعی شرکتهای برتر دنیا، به شناسایی نقاط ضعف و قوت آنها بپردازند و راهکارهایی مبتنی بر زیرساخت، نیاز صنعتی و اقتضائات فرهنگی کشور ارائه دهند.
به بیان دیگر، این فرآیند نه تنها منجر به انتقال دانش فنی روز دنیا به ایران میشود، بلکه زمینه لازم برای اصلاح و بهینهسازی فناوریهای وارداتی و تطبیق آنها با واقعیتهای بازار داخلی را مهیا میسازد.
همانگونه که در بررسیهای کارشناسی نیز تأکید شده است: «مهندسی معکوس به عنوان یک روش نوآورانه در تحلیل و فهم سیستمها، به ویژه در زمینه هوش مصنوعی، میتواند تأثیر مثبتی بر توسعه این فناوری در ایران داشته باشد و راهحلهایی کارآمدتر ایجاد کند».
تجارب موفق اجرای این رویکرد در ایران را میتوان به وضوح در نمونههایی همچون طراحی و پیادهسازی بسترهای بومی پیامرسان (نظیر ایتا، سروش و آیگپ)، ساخت موتورهای جستوجوگر فارسیمحور، بومیسازی شبکهها و سامانههای پردازش زبان طبیعی یا حتی توسعه مدلهای مبتنی بر یادگیری عمیق متناسب با زبان و خط فارسی مشاهده کرد؛ اقداماتی که بدون تحلیل تخصصی، شناخت کامل عملکرد نمونههای خارجی و سپس بازآفرینی و تطبیق آنها با نیازهای واقعی بازار و فرهنگ داخلی کشور، عملاً امکانپذیر نبوده است. این فرآیند نه تنها ظرفیت فناوری ایرانی را افزایش داده، بلکه به خلق نمونههای نوآورانه و رقابتپذیر با محصولات جهانی انجامیده است و نقش بیبدیلی در اقتدار دیجیتال کشور ایفا میکند.
۲. نقش مهندسی معکوس در پیشرانی اقتصاد دیجیتال کشور
بر اساس گزارش معتبر مؤسسه مشاورهای مککینزی، پیشبینی میشود که فناوری هوش مصنوعی تا سال 2030 بتواند بیش از 13 تریلیون دلار به تولید ناخالص داخلی جهان افزوده و نقش تحولآفرین خود را در اقتصاد جهانی بیش از پیش نمایان سازد. این رقم کلان نه تنها اهمیت راهبردی سرمایهگذاری و توسعه زیرساختهای مربوط به هوش مصنوعی را برای کشورها آشکار میکند، بلکه میزان اثرگذاری فناوریهای نوین را بر ساختار اقتصادی کشورها و جایگاه آنان در بازارهای بینالمللی نشان میدهد.
در ایران نیز طبق گزارش وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، سهم اقتصاد دیجیتال از تولید ناخالص داخلی کشور هر سال رو به افزایش بوده تا جایی که این آمار در سال ۱۴۰۱، طبق اعلام این وزارتخانه، به حدود ۶.۵ درصد رسیده است. این رشد چشمگیر، گواهی بر اهمیت رویکردهای فناورانه، دیجیتالی شدن صنایع و نیاز به تسلط بر فناوریهای پایهای مانند هوش مصنوعی و کلانداده در چرخه اقتصاد ملی است.
در کنار همه ظرفیتهای فناورانه و رشد فضای دیجیتال، یکی از مهمترین عوامل سرعتبخش به این فرایند، مهندسی معکوس است. مهندسی معکوس با تحلیل ساختار و عملکرد محصولات دیجیتال موفق در سطح جهانی، به کسب دانش عمیق و شناخت نقاط قوت و ضعف نمونههای جهانی کمک میکند و راه را برای تولید نمونههای مشابه، بهبود یافته و بومی بر بستر نیازها و واقعیتهای داخلی هموار میسازد. این فرایند در عین کاهش چشمگیر هزینههای تحقیق و توسعه و صرفهجویی زمانی، موجب ارتقای چشمگیر توان رقابت شرکتها و واحدهای صنعتی کشور میشود و از اتلاف منابع جلوگیری مینماید.
برای مثال، در صنعت مالی (فینتک)، صنعت خودرو، صنعت نفت و سایر صنایع تولیدی، مهندسی معکوس و تحلیل عمیق سامانههای هوشمند خارجی، زمینه دستیابی به فناوریهای نوین با هزینه کمتر و کیفیت بالاتر را فراهم کرده است. این امر منجر به افزایش بهرهوری، کاهش وابستگی به فناوریهای خارجی، ایجاد فرصتهای شغلی در حوزههای فناوری اطلاعات و توسعه صنایع دانشبنیان شده است.
یکی از مصادیق عملی این روند، پروژههای بومیسازی سختافزارهای شبکه و تولید سرورهای داخلی است که با الگوبرداری از نمونههای موفق جهانی انجام گرفتهاند. این اقدامات نه تنها از خروج ارز و وابستگی به واردات جلوگیری کرده، بلکه زمینهساز رشد شرکتهای ایرانی در بازارهای داخلی و حتی رقابت موثر آنها در بازارهای منطقهای شدهاند.
طبق اعلام فعالان این حوزه، صرفهجویی ارزی ناشی از بومیسازی برخی تجهیزات فناورانه مثل سرورهای داخلی، گاهی بالغ بر دهها میلیون دلار در سال برای کشور بوده است. افزون بر آن، توسعه زیرساختهای بومی متناسب با استانداردهای روز دنیا، عاملی کلیدی برای رشد پلتفرمهای داخلی مانند پیامرسانها و موتورهای جستجو و توانمندسازی اکوسیستم دیجیتال ایران به شمار میآید.
در نتیجه، مهندسی معکوس نه تنها به انتقال فناوری و کاهش شکاف فناورانه منتهی میشود، بلکه بستری ضروری برای خلق نوآوری، جهش کیفیت و افزایش قدرت رقابت محصولات و راهکارهای دیجیتال ایرانی، متناسب با الگوهای جهانی و نیازهای بومی فراهم میآورد.
۳. ارتقای ارزش افزوده و ایجاد اشتغال جدید
آمارها نشان میدهد که هوش مصنوعی، ضمن ایجاد مدلهای کسبوکار نوین، تأثیر قابل توجهی بر وضعیت اشتغال در کشورها دارد. بر اساس تحقیقات مککینزی، هوش مصنوعی علاوه بر خلق فرصتهای شغلی جدید، برخی مشاغل سنتی را نیز به واسطه خودکارسازی فرآیندها، دچار تغییرات اساسی یا حتی حذف تدریجی خواهد کرد. این تحول، همزمان با گسترش اقتصاد دیجیتال، ایجاب میکند دولتها و سیاستگذاران با درک ابعاد مختلف این تغییرات، تدابیر لازم برای آمادهسازی نیروی کار و حفظ امنیت شغلی اتخاذ کنند.
در این میان، مهندسی معکوس با فراهمکردن بستر مناسبی برای کسب دانش، شناخت عمیق فرآیندهای نرمافزاری و دادهکاوی محصولات جهانی، نقش مهمی در تصمیمسازی و هدایت صحیح دوره گذار اقتصاد از مشاغل سنتی به حوزههای دیجیتال ایفا میکند. این رویکرد به دولت و برنامهریزان امکان میدهد تا بر اساس واقعیات فناوری و تجربیات موفق جهانی، برنامههای مهارتی و حمایتی موثر برای نیروی کار تدوین و اجرا کنند؛ از جمله توسعه دورههای آموزش تخصصی برای جوانان، حمایت از استارتآپهای حوزه فناوری اطلاعات و ایجاد زیرساختهای شغلی نوین در کشور.
در عمل، نمونههای موفق این فرآیند در ایران قابل مشاهده است. برای مثال، در صنعت پرداخت الکترونیک و حوزه بیمه دیجیتال، بازمهندسی محصولات جهانی و تطبیق آنها با نیاز بازار داخلی، منجر به طراحی و توسعه زیرساختهایی همچون سامانههای آموزش مجازی (مانند «شاد»)، گسترش پلتفرمهای موبایلبانک در بانکها و توسعه خدمات بیمه دیجیتال شده است. این روند به طور مستقیم و غیرمستقیم، هزاران فرصت شغلی جدید در عرصههای برنامهنویسی، پشتیبانی فنی، دادهکاوی، امنیت شبکه و تولید محتوای دیجیتال فراهم آورده است و زمینه مهاجرت شغلی نیروها به مشاغل فناورمحور را ترغیب نموده است.
افزون بر این، توسعه خدمات بومی بر پایه مهندسی معکوس موجب رشد زیستبوم استارتآپی، رونق کسبوکارهای دیجیتال و کارآفرینی فناورانه در کشور شده است و چشماندازی روشن برای اشتغالزایی پایدار و توسعه اقتصاد دانشبنیان ترسیم میکند. تقویت این روند در سالهای آینده میتواند ایران را به یکی از قطبهای منطقهای در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات تبدیل کند و زمینهساز پویایی اقتصادی و ارتقاء استانداردهای رفاهی جامعه باشد.
۴. پیوند صنعت و دانشگاه برای شکوفایی مهندسی معکوس
توسعه مهارتهای مهندسی معکوس در کشور مستلزم سرمایهگذاری هدفمند و برنامهریزیشده در حوزه آموزش و تقویت تعامل بین صنعت و دانشگاه است. امروز، تنها از مسیر آموزشهای کلاسیک دانشگاهی نمیتوان به تربیت نیروی انسانی خلاق و توانمند در عرصههای نوین فناوری دست یافت، بلکه لازم است مراکز آموزشی و دانشگاهها با تکیه بر همکاری نزدیک با واحدهای صنعتی، کارگاههای تخصصی، بنگاههای دانشبنیان و شرکتهای فعال در حوزه فناوری اطلاعات، بسترهای لازم برای شکلگیری تجارب عملی و مهارتآفرینی را فراهم آورند. این مهم از طریق برگزاری دورههای کارآموزی تخصصی، تعریف پروژههای تحقیقاتی مشترک و راهاندازی آزمایشگاههای صنعتی قابل تحقق است تا دانشجویان و فارغالتحصیلان بتوانند با چالشهای واقعی صنعت مواجه شده و در کنار مفاهیم تئوریک، مهارتهای عملی مورد نیاز بازار کار را نیز فراگیرند.
مطالعات انجام شده نشان میدهد که تعامل مؤثر و فعال میان جامعه دانشگاهی و بدنه صنعت، به ویژه در اجرای پروژههای کاربردی و فناورانه نظیر تحلیل سیگنالهای پزشکی، توسعه مدلهای یادگیری ماشین در کشاورزی نوین، و پیادهسازی راهکارهای اینترنت اشیا در صنایع نفت و گاز، نقش کلیدی در اتصال نیازهای واقعی بازار به توانمندیهای علمی و فناورانه دانشگاهها دارد. این همکاریها با تسهیل فرآیند انتقال دانش، افزایش کیفیت محصولات، شتاببخشی به پذیرش فناوریهای نو و پاسخگویی هرچه بهتر به نیازهای اقتصادی کشور همراه بوده است.
از سوی دیگر، برگزاری رویدادهای آموزشی و کارگاههای تخصصی در قالب بوتکمپها، مسابقات مهندسی معکوس، هکاتونها و نشستهای تخصصی در دانشگاهها، پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد نقش مؤثری در شناسایی و پرورش استعدادهای نوآور ایفا میکند. این رویدادها بستر مناسبی برای همافزایی ایدهها، تبادل تجربه و ایجاد شبکههای حرفهای میان دانشجویان، اساتید دانشگاه و فعالان صنعت فراهم میسازد و روند تولید و پیادهسازی ایدههای فناورانه بر بستر مهندسی معکوس را تسریع میکند.
در مجموع، رفع نیاز کشور به متخصصان کارآمد و پیشرو در عرصه مهندسی معکوس، تنها با رویکردی جامع و مبتنی بر تعامل گسترده صنعت و دانشگاه، توسعه زیرساختهای آموزشی نوین و حمایت از پژوهشهای مسئلهمحور محقق خواهد شد؛ رویکردی که آینده اقتصاد دیجیتال ایران را تضمین میکند و زمینهساز رشد و شکوفایی هرچه بیشتر کشور در فضای رقابت جهانی خواهد بود.
نتیجهگیری
مهندسی معکوس به عنوان پلی استراتژیک و حیاتی میان دستیابی به فناوریهای جهانی و تقویت و توسعه توانمندیهای بومی، نقش ممتاز و غیرقابل انکاری در تحقق استقلال فناورانه و ارتقای جایگاه ایران در عرصه اقتصاد دیجیتال ایفا میکند. با توجه به شتاب روزافزون تحول اقتصاد جهانی به سوی اقتصاد دانشبنیان و اهمیت روزافزون دیجیتالسازی در تمامی حوزههای صنعتی، خدماتی و اجتماعی کشور، ضروری است سیاستگذاران و تصمیمسازان ارشد با نگاه آیندهنگر، بستر لازم برای بومیسازی و انتقال فناوریهای پیشرفته را بیش از پیش فراهم سازند.
در این مسیر، توسعه زیرساختهای فناورانه، حمایت هدفمند و مستمر از شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها، سرمایهگذاری در آموزشهای مهارتمحور و ارتقای سطح تخصص نیروی انسانی، باید در اولویت برنامههای کلان کشور قرار گیرد. همچنین، تشویق به اجرای پروژههای مشترک میان دانشگاهها و بخش خصوصی، تسهیل دسترسی به منابع پژوهشی و تجهیزات روزآمد، و حمایت از تجاریسازی فناوریهای مهندسی معکوس میتواند به عنوان موتور محرک جهش فناورانه و اشتغالآفرینی پایدار عمل کند.
بدون تردید، تقویت این زیرساختها و ایجاد اکوسیستم پویا در حوزه مهندسی معکوس و نوآوری، زمینه را برای رشد شتابان اقتصاد دیجیتال و تکیه بر توان داخلی فراهم میآورد. در نتیجه، ایران خواهد توانست جایگاه واقعی و شایسته خود را در اقتصاد دانشبنیان و دیجیتال منطقه تثبیت کرده و به عنوان الگویی موفق در تحقق خودکفایی فناوری و حرکت به سوی آیندهای هوشمند و پایدار بدرخشد.
انتهای پیام
دیدگاهها
من حسابدارم و خیلی مشتاقم از ورود هوش مصنوعی به دنیای حسابداری اطلاعات داشته باشم.
به نوبه خودم از سیتنا و نویسنده تشکر میکنم.
افزودن دیدگاه جدید