واکنش دو روزنامه اصولگرا به موضوع «فردوسیپور»: معضل «مجریسالاری» در صداوسیما باید رفع شود
روزنامههای کیهان و سیاستروز به موضوع اختلافات مدیر شبکه سه و عادل فردوسیپور پرداختند.
به گزارش سیتنا، کیهان درباره عادل فردوسیپور نوشت: همانطور که در فوتبال، بازیکنسالاری به وجود آمده و یکی از دغدغههای مربیان تیمهای مختلف، مقابله با فوتبالیستهایی است که خود را برتر از تیمها میدانند، در صداوسیما نیز معضل «مجریسالاری» وجود دارد، یعنی برخی از مجریان خود را فراتر از جایگاهشان میدانند و تصور میکنند که شبکهای که در آن کار میکنند باید تابع آنها باشد.
جلوه بارز این مسئله، رفتارهای عادل فردوسیپور است. پس از آنکه هفته قبل، مسابقه تیمهای اسپانیا و انگلیس به طور زنده از شبکه سه سیما پخش شد و به دلیل همزمانی این مسابقه با برنامه ۹۰، این برنامه قرار بود پس از بازی روی آنتن رود اما فردوسیپور در اقدامی غیرقانونی از اجرای برنامه جلوگیری کرد و در اقدامی غیرحرفهای نیز به مصاحبه خلاف ابلاغ گروه ورزشی پرداخت رفتاری که مصداق بارز مجریسالاری است. بر همین اساس روابط عمومی شبکه سه هم اعلام کرد که برای تنبیه این رفتار، برنامه «۹۰» در این هفته نیز پخش نخواهد شد. امید است که برخورد با مجریسالاری، در سایر بخشها و شبکههای صداوسیما نیز ادامه یابد.
در همین حال سیاستروز، دیگر روزنامه اصولگرا نیز یادداشتی درباره اتفاقات اخیر تلویزیون نوشت. در بخشی از این یادداشت آمده است: پس از تغییر کنداکتور و حذف برنامه نود، سیل واکنشهای مثبت و منفی شکل گرفت و نقطه مشترک اغلب این اظهارات «اغراق» بود. یک عده عاشق سینهچاک عادل و فحاش به مدیر شبکه و دیگری ناسزاگو به عادل. این بزرگترین مشکل مملکت ماست که «زندهباد» یک نفر، جریان، نهاد، برنامه یا هرچیز دیگر را در «مردهباد» دیگری میبینیم. اینکه فکر میکنیم تنها راه نجات و پیروزی، تخریب طرف مقابل است.
علی فروغی یک جوان که حالا مورد هجمه و حمله قرار گرفته و اصلا قبول که با رانت و فامیلبازی و سفارش پشت میز مدیریت نشسته، اما آیا فردوسیپور فقط و فقط به صرف استعداد و توانایی تا اینجای کار مانده است؟ یا او هم از رانت و سفارش و سوگلی بودن برای مدیران سابق سیما و شبکه بهره برده است؟ که برده است.
عادل فرودسیپور کارش را بلد است. او اینقدر زبل هست که وسط برنامهاش به شکل یواشکی نگاههای سیاسیاش را هم بگنجاند و آب از آب تکان نخورد. اینقدر خوب یک بام و دو هوا را در نگاهش خوب جاسازی کرده که کسی نمیتواند یادش بیاید که او چگونه اینقدر طی سالها با تغییر سرمربیان تیمملی موضعش را هم نسبت به یک موضوع واحد تغییر داده است.
اما با همهی اینها فردوسیپور قابلیت حذف ندارد. نه بهخاطر محبوبیتش که خیلیها پشت او میایستند و یا برای اینکه ابزاری برای اعتراض به صداوسیماست، عدهای او را بهانهی حمله به سیما میکنند و در کنارش هم چند تا فحش آبدار به نظام، بسیج و... میدهند.
اما دلیل حذفناشدنی او همان «دلال» نبودنش است و صداقت کاریاش. هرچند «عادل» نباشد. اما طی این حدود دو دهه سعی کرده به فوتبال ما کمک کند (که کرده) و البته خودش هم از شهرت و محبوبیت و درآمد (که حقش بوده) بیبهره نبوده است.
عادل فردوسیپور باید بماند. باید یا قانع شود یا قانع کند. و یادش نرود که همین رسانه همواره حامیاش بوده است. برنامهای که با ۹۰ دقیقه شروع شد و حالا سه ساعت آنتن دارد و وقت اضافه هم همیشه برایش هست. او باید بماند و یادش باشد که دورهای همین رسانه دولتی صداوسیما بوده که پشت او ایستاده است. جدالهای گذشته و فشارهای دولتها را یادتان بیاید.
ماندن برنامه بازی دوسربرد و طبیعتا حذف آن از کنداکتور دوسرباخت خواهد بود. عادل فرودسیپور در هیچ رسانهای جز صداوسیما موفق نخواهد بود. که اگر بود خیلی وقت پیش رفته بود. و امثال رشیدپور هم تجربهی رسانههای اینترنتی و مجازی را دارند و میدانند هیچ کجا حتی اگر بهترین برنامه را بسازی مثل همین صداوسیما (که برخیها به صورتی اغراقآمیز میگویند دیگر تماشایش نمیکنند) دیده نمیشود.
و صداوسیما هم نمیتواند از چراغ جادو فرودسیپور دیگری بیرون بیاورد. حتی اگر ده تا محمدرضا گلزار را به زور مجری کند!
انتهای پیام
افزودن دیدگاه جدید