به گزارش خبرنگار سیتنا، ناترازی انرژی در ایران، به چالشی ساختاری برای صنایع سنگین تبدیل شده است؛ بحرانی که از کمبود سرمایهگذاری و تثبیت بلندمدت قیمت حاملهای انرژی تا فرسودگی نیروگاهها و ضعف سیاستگذاری ریشه دارد. در این میان، شرکت فولاد مبارکه اصفهان، بهعنوان بزرگترین تولیدکننده فولاد کشور، با تکیه بر خودتأمینی انرژی و بهرهگیری از فناوریهای نو، الگویی تازه از تابآوری صنعتی را به نمایش گذاشته است، اما کارشناسان هشدار میدهند که بدون ایفای نقش مؤثر دولت در تأمین زیرساختهای برق و گاز، حتی پیشروترین شرکتها نیز از تبعات ناترازی در امان نخواهند بود.
ریشه بحران ناترازی در سیاستگذاریهای غلط
به گفتهی دکتر احمد معتمدی، وزیر اسبق ارتباطات و فناوری اطلاعات، ناترازی انرژی در ایران بیش از آنکه فنی باشد، ریشه در تصمیمات مدیریتی و اقتصادی دارد.
معتمدی در گفتوگو با سیتنا تصریح میکند:«یکی از عوامل اصلی ناترازی انرژی در کشور، قیمت بسیار پایین حاملهای انرژی است. وقتی انرژی در ایران بسیار ارزانتر از کشورهای منطقه عرضه میشود، نه در خانوارها و نه در صنایع انگیزهای برای صرفهجویی باقی نمیماند. در کشورهای توسعهیافته، سهم انرژی در هزینه تولید و زندگی مردم بسیار بالاست و همین امر موجب مدیریت مصرف میشود، اما در ایران این چرخه معیوب مانده است.»
او با اشاره به تأثیر سیاست تثبیت قیمتها در سالهای گذشته افزود:«زمانی که دولت قیمت انرژی را بهصورت دستوری ثابت نگه میدارد، امکان سرمایهگذاری در توسعه نیروگاهها از بین میرود. احداث نیروگاه از مرحله مطالعه تا بهرهبرداری حداقل پنج سال زمان میبرد و بدون بازگشت سرمایه، هیچکس وارد این حوزه نمیشود. در نتیجه، امروز با فرسودگی نیروگاهها و کمبود ظرفیت تولید مواجه ایم.»
معتمدی همچنین بر نقش فناوریهای نو مانند هوش مصنوعی و سیستمهای هوشمند کنترل انرژی تأکید کرد و گفت:«در اتحادیه اروپا، استفاده از سیستمهای هوشمند تا ۳۰ درصد در کاهش مصرف انرژی مؤثر بوده است. در ایران هم ما در دانشگاه صنعتی امیرکبیر در یک پروژه پایلوت، تنها با هوشمندسازی سیستمها توانستیم ۲۵ درصد صرفهجویی ایجاد کنیم. اگر این روند ادامه پیدا کند، بهرهوری انرژی تا ۵۰ درصد هم قابل افزایش است.»
دکتر سعید باستانی، نماینده پیشین مجلس، در گفتوگو با سیتنا ریشه اصلی ناترازی را نه در عملکرد صنایع بلکه در ضعف دولتها میداند.
او تصریح میکند:«وقتی یک شرکت مجوز تولید میگیرد و حق انشعاب برق، گاز یا آب را خریداری میکند، دولت موظف است متناسب با آن انشعابها زیرساخت لازم را تأمین کند. بنابراین اگر امروز صنایع با کمبود انرژی مواجهاند، مشکل از صنعت نیست، بلکه از ناتوانی دولت در ایفای تعهدات خود است.»
باستانی با اشاره به مصوبهی طرح تثبیت قیمتها در مجلس هفتم گفت:«از همان زمان که مجلس قیمت حاملهای انرژی را تثبیت کرد، چرخه اقتصادی برق در کشور از کار افتاد. تولیدکنندهها انگیزه سرمایهگذاری را از دست دادند، دولت بدهکار نیروگاهها شد، و توسعه متوقف ماند. در چنین شرایطی انتظار افزایش تولید و رفع ناترازی، غیرواقعی است.»
وی ادامه داد:«الزام صنایع بزرگ به ساخت نیروگاه اختصاصی در ظاهر راهحل است، اما در عمل به زیان اقتصاد ملی تمام میشود. شرکتهایی مانند فولاد مبارکه یا گلگهر، باید منابع داخلی خود را صرف تولید کنند، نه زیرساخت. این سیاست باعث میشود سود سهامداران کاهش یابد و در نهایت به بازار سرمایه هم ضربه بخورد.»
به گفتهی او، بر اساس قانون برنامه ششم توسعه، قرار بود بازده نیروگاههای کشور از ۳۸ درصد به ۴۲ درصد برسد، اما هنوز به هدف نرسیدهایم.
او تأکید کرد: «هدررفت انرژی در شبکه انتقال و فرسودگی نیروگاهها باعث شده بازده واقعی تولید برق در ایران کمتر از ۳۲ درصد باشد.»
در میانهی این بحران ساختاری، شرکت فولاد مبارکه اصفهان با اتخاذ رویکردی هوشمندانه، مسیر خودکفایی انرژی را در پیش گرفته است. این شرکت با مصرف روزانه بیش از ۱۰۸۰ مگاوات ساعت برق، از بزرگترین مصرفکنندگان انرژی کشور است و به همین دلیل در خط مقدم بحران ناترازی قرار دارد.
بر اساس گزارش شرکت، فولاد مبارکه طی دو سال گذشته اقدامات زیر را در حوزه انرژی انجام داده است:
احداث نیروگاه سیکل ترکیبی ۹۱۴ مگاواتی در محل کارخانه با همکاری گروه مپنا؛
اجرای پروژه نیروگاه خورشیدی آفتاب شرق با ظرفیت نهایی ۶۰۰ مگاوات (فاز نخست ۱۲۰ مگاواتی آن اخیراً افتتاح شد)؛
استفاده از پساب تصفیهشده شهری برای تأمین ۵۰ درصد آب مصرفی؛کاهش ۳۰ درصدی مصرف گاز با بهینهسازی خطوط تولید و سیستمهای گرمایش صنعتی.
کارشناسان معتقدند که تجربه فولاد مبارکه نشان داده میتوان با مدیریت، سرمایهگذاری هدفمند و بهرهگیری از فناوریهای نو، از بحران انرژی عبور کرد. اما تداوم این مسیر نیازمند تصمیمهای کلان و هماهنگی میان دستگاههای اجرایی است.
در حال حاضر، بیش از ۳۰ هزار مگاوات کسری تولید برق در کشور وجود دارد و با رشد مصرف، این شکاف هر سال عمیقتر میشود. در چنین شرایطی، تنها راه پایداری صنعتی، اصلاح نظام یارانهها، واقعیسازی قیمت انرژی، حمایت از سرمایهگذاری خصوصی و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر است.
فولاد مبارکه، با ایجاد صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر MSTID Fund و حمایت از استارتآپهای صنعتی، تلاش دارد چالش انرژی را از زاویه نوآوری حل کند. این شرکت اکنون بهعنوان نخستین کارخانه هوشمند فولاد در خاورمیانه شناخته میشود و مسیر تحول دیجیتال خود را با سرعت ادامه میدهد.
با این حال، کارشناسان هشدار میدهند که اگر ناترازی انرژی در سطح ملی برطرف نشود، حتی تلاش شرکتهای بزرگی مانند فولاد مبارکه نیز در بلندمدت کافی نخواهد بود. اکنون زمان آن رسیده که دولت و مجلس، با نگاهی فرابخشی، مسئولیت خود را در تأمین انرژی پایدار بپذیرند و حلقه مفقوده این زنجیره را کامل کنند؛ حلقهای که سرنوشت صنعت ایران به آن گره خورده است.
انتهای پیام
گزارش از سارا استوار