کد مطلب: 

257079

کارآفرینی و اشتغال‌زایی؛ واژه‌‌هایی متفاوت که به اشتباه جایگزین هم می‌شوند!

دو اصطلاح کارافرینی (Entrepreneurship) و اشتغال‌زایی (Employment/ Job creation) واژه‌هایی هستند که امروز در زمینه کسب‌و‌کار در ادبیات بخش خصوصی، دولتی و مردم عادی به کرات استفاده می‌شوند. این دو واژه معمولا اشتباها و به غلط به جای هم استفاده می‌شوند؛ در حالی که این دو اصطلاح کاملا با هم متفاوت هستند.
اشتغال‌زایی یا کارآفرینی؟

دکتر داود ادیب، دکترای کارآفرینی در یادداشت ارسالی برای سیتنا نوشت:

اصطلاحات کارافرینی (Entrepreneurship) و اشتغال‌زایی (Employment/ Job creation) دو واژه ای هستند که امروز در زمینه کسب‌و‌کار در ادبیات بخش خصوصی، دولتی و مردم عادی به کرات استفاده می‌شوند. این دو واژه معمولا اشتباها و به غلط به جای هم استفاده می‌شوند؛ در حالی که این دو اصطلاح کاملا با هم متفاوت هستند.

معمولا غالب مردم تصور می‌کنند که "کارآفرین" کار می‌آفریند و آفریننده کار است و شاید از معنای این کلمه هم چنین بر می‌آید، ولیکن باید تعریف درستی از این مفهوم مطرح کرد و به نظر می‌رسد که چنین برداشتی را می‌بایست داشت که کارآفرین کاری می‌کند که به آن کار باید آفرین گفت.

از کارآفرین تعاریف مختلف شده است و وجود همین تعاریف مختلف است که بیانگر گستردگی و اهمیت موضوع بوده است، کارافرین از زوایای مختلف بررسی شده است.

از منظر شومپیتر پدر کارافرینی و اقتصاددان، کارافرین موتور محرکه رشد و توسعه اقتصادی کشورها است. او ویژگی کارافرین را نواوری دانسته و انجام ترکیب‌های تازه از مواد می‌داند.

از نگاه هیستریچ، کارآفرینی فرایند نواوری و بهره گیری از فرصت است با تلاش و پشتکار بیشتر همراه با پذیرش ریسک‌های مالی، روانی و اجتماعی با انگیزه کسب سود و توفیق طلبی، رضایت شغلی و استقلال طلبی.

با یک مثال می‌توان تفاوت این دو مفهوم را از هم جدا نمود. اگر شخصی کارخانه‌ای را تاسیس کند و در آن کارخانه 1000 نفر را مشغول به کار نماید و گوشی موبایل سامسونگ با یک مدل خاص، یا حتی یک گوشی موبایل مشابه گوشی سامسونگ با کارایی اندکی پایین را تولید کند، آیا این شخص کارافرینی انجام داده است؟ پاسخش خیر است و این شخص فقط اشتغال زایی کرده است، این در حالی است که اگر شخصی 10 نفر را به کار گیرد و وسیله ای را با یک امکان اضافی تولید کند که تجهیزات قبلی مشابه آن، فاقد این ویژگی بوده اند، آن شخص کارافرینی کرده است. تفاوت این دو مورد، موضوع نوآوری به عنوان اولین اصل کارافرینی می باشد که باید مورد توجه قرار گیرد.

نوآوری فقط نوآوری در محصول جدید نمی‌باشد و می‌تواند رویکردهای مختلفی را در حوزه های فرایند، محصول، مدیریت و بازاریابی را در برگیرد و سازمان کارآفرین و یا شخص کارافرین می‌تواند متاثر از یکی از فرایندهای مربوطه باشد که این رویکردها عبارتند از:

نوآوری در فرایند: در صورتی که در  بخشهای عملیاتی، مدیریت منابع انسانی، تغییراتی صورت پذیرد که رقبای آن حوزه، فاقد چنین توانمندی باشند، در این حالت نوآوری در فرایند صورت پذیرفته و شرکت متولد شده از چنین ساز و کارهایی که محصول یا خدمات تولید و ارایه می نماید، محصول کارافرین یا کارافرینی خواهد بود. این نوآوری ها بر بهبود کارایی و اثر بخشی تاکید خواهد داشت.

نوآوری در محصول: نوآوری در محصول به ارتقای محصول یا خدمات قبلی (خدماتی که در حال حاضر ارایه می شود) یا ارائه محصولات جدید می انجاند. به عنوان مثال در تبدیل فن آوری 4G به 5G کارافرینی صورت پذیرفته و شرکتی که چنین روندی را طی می‌کند کارافرین می‌باشد.

نوآوری در مدیریت: در این نوع از نوآوری، کارافرین روش مدیریت سازمان را بهبود می‌بخشد. با بررسی شرکت‌های موفق در دنیا می‌بینیم که این شرکت‌ها در مقایسه با دیگر شرکت‌های آن حوزه، محصولات و ایده‌های جدید بیشتری را خلق کرده‌اند که نمونه‌های آن را در کمپانی‌های موفقی همچون گوگل، اپل و سامسونگ می‌بینیم. در این شرکت‌ها روش‌های مدیریتی در حوزه‌های مختلف و از جمله منابع انسانی و گزینش کاملا متفاوت می‌باشد.

نواوری در  بازاریابی: به روش‌های نوین بازاریابی، تبلیغات، قیمت گذاری و توزیع که تاکنون مورد استفاده شرکت ها نبوده و برای اولین بار توسط یک شرکت یا مجموعه‌ای از شرکت‌ها به کار برده می‌شود مربوط می‌شود. آن چیزی که در دوران کرونا نشان داد این بود که شرکت‌هایی که از روش‌های نوین بازاریابی، تبلیغات و حتی بسته بندی‌های نوآورانه استفاده نمودند اقبال و شانس بیشتری را برای بقا داشته‌اند و نسبت به شرکت‌های مشابه خود موفق بوده‌اند.

در بیان دیگر ویژگی‌هایی که از خصوصیات کارافرینان است و کارافرینان را از افرادی که اشتغال‌زایی می‌کنند، جدا می‌سازد عبارتند از؛ استفاده از فرصت، توجه به کانون کنترل درونی، نوع نقش در بازار، توجه به مکان مناسب و زمان مناسب، تحمل عدم قطعیت، نوع ایده، نوع شغل، عناصر اصلی کسب و کار، ریسک پذیری، رویا پردازی، رویکرد رقابت، محور فعالیت‌های کسب و کار ، نگاه به خانواده، نحوه تولید محصول، وضعیت روحی، اهداف اصلی، رویکرد به اشتغال زایی، نحوه کاربرد ثروت، تمرکز در کار، رویکرد منافع، اولویت کسب و کار، سازگاری و انعطاف پذیری، خلاقیت، داشتن روحیه استقلال، نقش در استخدام، نقش در بازار و نهایتا نقش ژنتیکی که اخیرا تحقیقات گسترده ای در این خصوص در حال انجام می باشد.

استفاده از فرصت

افرادی که اشتغال‌زایی می‌کنند معمولا از فرصت‌های موجود استفاده می‌نمایند، در اکثر موارد به چنین افرادی یک فرصت پیشنهاد می‌شود. این فرصت همواره در دسترس افراد خیلی زیادی قرار دارد و هر کسی می‌تواند از این فرصت استفاده کند. به عنوان مثال جاده‌ای زده می‌شود و در کنار این جاده اگر شما رستورانی را بزنید موفق می‌شوید. افراد دیگری هم می‌توانند این کار را انجام دهند، یعنی یک فرصت برای استفاده افرادی که می‌خواهند از این فرصت استفاده نمایند، موجود است. اکثر کارافرینان معتقدند که چیزی به نام فرصت موجود وجود ندارد که کارافرینی بر مبنای آن شکل گیرد. دو جریان فکری شاخص و غالب که هر کدام مبانی فلسفی جداگانه ای دارند در ادبیات حوزه فرصت‌های کارافرینی وجود دارد؛ به نام خلق فرصت و کشف فرصت. رویکرد اول اشاره به خلق فرصت دارد. جوزف شومپیتر دیدگاهش این است، فرصت به شکلی در محیط وجود دارد که شخص کارافرین می بایست از محیط ، فرصت‌ها را خلق کند. رویکرد دوم کشف فرصت است که کرزنر به آن معتقد است، او اعتقاد به کشف فرصت دارد که باید برای کارافرینی اکتشاف فرصت در محیط صورت گیرد.

Locus of control

کانون کنترل درونی از ویژگی‌های اصلی و بارز کارافرینان است. کارافرینان، شکست‌ها و پیروزی‌ها را در هر کاری به خود منتسب می‌دانند و خودشان می‌توانند سرنوشت خود را رقم بزنند. کارافرینان اعتقاد به کانون کنترل درونی دارند. در کانون کنترل بیرونی که معمولا و به صورت غالب افرادی که اشتغال‌زایی می‌کنند دارای این خصوصیات می‌باشند، سرنوشت و جبر تعین کننده است و اینها اعتقاد به عوامل بیرونی دارند. این گروه معمولا چنین فکر می‌کنند که وضعیت فعلی ‌آن‌ها، تابع عواملی است که عموماً خارج از کنترل‌شان بوده است. این گروه بر خلاف کارافرینان، خود را بازیچه‌ دست سرنوشت می‌دانند و معتقدند که هر چه در زندگی برای آنها پیش می‌آید، به دلیل شانس و اقبال است. افراد با مرکز کنترل بیرونی، معتقدند که وقایع خارجی و خارج از کنترل آنان، سرنوشت‌شان را تعیین می‌کند. کارافرینان، بر این باورند که وضعیت فعلی ‌آن‌ها، تابع عوامل قابل ‌کنترل مانند تلاش، نگرش و آماده بودن است. کارآفرینان موفق، به خود و کارهایی که انجام می‌دهند ایمان دارند و موفقیت‌ها یا شکست‌ها را به سرنوشت، بخت، اقبال یا نیروهای پیش‌بینی نشده نسبت نمی‌دهند. به عقیده‌ی کارافرینان، پیشرفت‌ها و ناکامی‌ها، تحت کنترل و نفوذشان بوده و خود را در نتایج عملکردهای‌شان مؤثر می‌دانند.

نقش در بازار

یکی از تفاوت‌های کارافرینان با افرادی که اشتغال‌زایی می‌کنند این است که افراد اشتغال‌زا، یکی از بازیگران بازار هستند و این در حالی است که افرادی که کارافرینی می‌کنند یکی از رهبران بازار هستند.

توجه به مکان مناسب/ زمان مناسب

افرادی که کارافرینی می‌کنند در مکان و زمان مناسب به سرعت تصمیم‌گیری می‌کنند و معتقد به تئوری aha theory (تئوری ناگهانی) هستند. کلمه aha همان کلمه آهان رایچ زبان فارسی است که دانشمندان بزرگ برخی مواقع با عنوان "یافتم "دنیا را با یک مگادایم روبرو می‌سازند. کارافرینان به نظریه ناگهانی اعتقاد دارند که راه حل‌های جدید ناگهانی (آهان) و در یک آن به ذهن می‌رسد. در واقع می‌توان گفت که خلاقیت و راه‌حل‌های خلاق بدون برنامه و بدون پیش‌بینی به صورت غیرقابل کنترل و غیر مترقبه و در یک لحظه به صورت ناگهانی به ذهن می‌رسند و این زمانی است که فرد می‌گوید آهان.
افرادی که اشتغال‌زایی می‌کنند متاثر از تئوری افزایشی (incremental Theory) می‌باشند و از منظر اینان خلاقیت و راه حل‌های خلاقانه طی فرایندی مرحله‌ای و به تدریج تکمیل و کنترل و هدایت می‌شوند و به ذهن انسان خطور می‌کنند، در واقع معتقدند که خلاقیت خلق الساعه نیست.

نگرش

افرادی که اشتغال‌زایی می‌کنند معمولا به بخشی از دنیای کسب و کار اهمیت می‌دهند (خردبین هستند) و این در حالی است که کارافرینان برای دنیای کسب و کار به عنوان یک مجموعه اهمیت قائل هستند (کل گرا می باشند).

تحمل  عدم قطعیت (Uncertainty)

افرادی که اشتغال‌زایی می‌کنند تحمل ابهام و عدم قطعیت را ندارند و این در حالی است که کارافرینان تحمل ابهام و عدم قطعیت بالایی را دارا می‌باشند.

رویکرد ایده

کارافرینان معمولا از ایده‌های منحصر به فرد خود استفاده می‌نمایند و به همین دلیل محصول یا خدمات یا فرایند خلق شده توسط آنان متفاوت با نمونه‌های موجود می‌باشد، این در حالی است که افرادی که صرفا اشتغال‌زایی می‌کنند غالبا از ایده‌های موجود استفاده می‌نمایند.

نوع شغل

معمولا در فرایند اشتعال‌زایی توسعه شغل‌های موجود معمولا صورت می‌گیرد و بر خلاف این موضوع در فرایند کارافرینی یک سری شغل‌های جدید به وجود می‌آید که قبلا وجود نداشته است.

ریسک پذیری

ریسک پذیری از خصوصیات اصلی و بارز کارافرینان است و این خصوصیت، در ادبیات بسیاری از اندیشمندان کارافرینی و در تعریف کارافرین آورده شده است. کارافرینان همواره در مراحل مختلف کارافرینی به استقبال ریسک می‌روند و ریسک گریز نیستند، در صورتی که افرادی که اشتغال‌زایی می‌کنند معمولا به دنبال امنیت هستند.

رویا پردازی

بعد از خلقت جهان، شکل گیری جهان بعد از خلقت با ذهن بشر صورت گرفته و آن چیزی که در حال حاضر به صورت پیدایش مصنوع و ساخت بشری می‌بینیم زاییده ذهن و خیال و رویا بوده است از تخیلات و رویاپردازی از پرواز پرنده تا صدها مورد دیگر. به عنوان یک اصل کارافرینان بیشتر اوقات‌شان را در رویا به سر می‌برند و این در حالی است که مدیرانی که تنها اشتغال‌زایی می‌کنند بیشتر به برنامه‌ریزی و تکرار واقعیت‌ها می‌پردازند و ذهن خیال پرداز نداشته و کمتر رویاپردازی می‌نمایند.

رقابت

مشاغل عادی مانند رستوران‌ها، سوپرمارکت‌ها که نوآوری کمتری دارند رقبای زیادی دارند و معمولا این نوع مشاغل با رقبای خود رقابت می‌کنند و نمونه فراوان این تبلیغات را در شبکه‌های مجازی و غیرمجازی می‌بینیم. این در حالی است که کارافرینان با کارافرینان رقابت نمی‌کنند و معمولا با خودشان رقابت می‌کنند.

خانواده

کارافرینان معمولا عاشق خانواده خود می‌باشند و وقت زیادی را با خانواده خود می‌گذرانند. این موضوع بر خلاف رفتار سایر مدیران است که بیشتر نقش اشتغال‌زایی داشته‌اند و وقت زیادی را در ماموریت یا محل کار خود سپری می‌نمایند. کارافرینان معمولا دوران کودکی آشفته و ویرانگری داشته‌اند. نوع رابطه با والدین در بروز کارافرینی مهم است. محققان دریافته‌اند رابطه منفی با پدران می‌تواند در کارافرینی تاثیر داشته باشد و همچنین رابطه نزدیک با مادران نیز نقش مثبت می‌تواند داشته باشد. کارافرینان معمولا یا فرزند اول هستند و یا خانواده فقیر دارند. معمولا مهاجرت کرده اند. غالبا زندگی فراز و نشیب داری داشته اند. تجربه کاری گذشته، تجربه زندگی شخصی موضوع مهمی است که رفتار و نگرش شخص کارافرین را شکل می دهد.

وضعیت روحی

رویکرد دیگر وضعیت روحی است که کارافرینان را از افرادی که صرفا اشتغال زایی می‌کنند جدا می‌سازد. معمولا افرادی که اشتغال زایی می‌نمایند و تنها هدفشان سود است نگران هستند و در مقابل افرادی که کارافرینی می‌نمایند اکثر اوقات هیجان زده بوده و منتظر شنیدن خبرهای جدید و رخدادهای نامعمول هستند.

هدف اصلی

هدف اصلی  افرادی که اشتغال زایی می‌کنند اشتغال زایی و کسب سود و درآمد است. برای این گونه افراد اشتعال زایی پیش‌نیاز است، در حالی که هدف اصلی کارافرینان اشتغال زایی نیست و اشتغال زایی می تواند دستاورد کار باشد.

داشتن روحیه استقلال

افرادی که اشتغال زایی می‌نمایند در حین فعالیت‌های کسب و کار استقلال می‌یابند و روحیه استقلال طلبی پیدا می‌نمایند. در مقابل افراد کارافرین از بدو شروع فعالیت‌های خود دارای روحیه مثبت و کارمحور می‌باشند.

محور

منفعت محوربودن از خصوصیات افرادی است که صرفا نگاه اشتغال زایی دارند و مبتنی بر کارافرینی نیست؛ این در حالی است که رویکردهای کارافرینان انسان‌محور (بر محوریت کارکنان خود، مشتری و عموم مردم) است. 

نقش در استخدام

افرادی که اشتغال زایی می‌کنند برای افزایش بهره وری و کارآمدی کسب و کار خود به استخدام مردم می‌پردازند، در صورتی که کارافرینان مردم را استخدام می‌کنند تا در آنها بهره وری و کارآمدی به وجود بیاورند.

نقش ژنتیکی

اگرچه تحقیقات در خصوص تاثیر ژن در کارافرینی هنوز گام های اولیه را طی می‌کند، ولیکن تحقیقات نشان می‌دهد افرادی که در DNA خود یک نوع جهش ژنتیکی بر روی ژن DRD2 دارند با افراد دارای همان جهش ژنتیکی می‌توانند دوستی کنند و به عبارتی توانایی دوستی بالایی داشته باشند. این تحقیق می‌تواند همچنین رابطه برون گرایی افراد در توانایی برقراری ارتباطات و کارافرینی را قوت بخشد.

این دانشمندان دریافته‌اند افرادی در یک اجتماع واحد که روابط متضادی با هم دارند مربوط به نوع خاص جهش هایی است که بر روی ژن CYP2A6 نوشته شده است. همچنین در تحقیقاتی که در دانشگاه شیکاگو پرس توسط استیفن و ریچارد صورت گرفته نقش ژن های DRD در کارافرینی پر رنگ بوده است.

انتهای پیام

به این محتوا امتیاز دهید: 

میانگین: 2.9 (9 رای)
سیتنا 3
2021-05-11 00:11

افزودن دیدگاه جدید