کد مطلب: 

182882

ضرورت توجه به مدیریت فضای مجازی در ایران

به نظر می رسد موضوع تولید محتوا باید در دستور کار جدی دو نهاد، یکی شورای عالی فضای مجازی به عنوان یک شورای فرادستی و عالی ناظر بر کار تمام دستگاه های ذی ربط و دست اندرکار حوزه فضای مجازی و به نوعی اطلاع رسانی و اینترنت و دیگری ، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات به عنوان دستگاه متولی حوزه ارتباطات در کشور قرار گیرد.
ضرورت توجه به مدیریت فضای مجازی در ایران

به گزارش سیتنا، دکتر حمید ضیایی پرور، استاد دانشگاه و رییس مرکز روابط‌عمومی و اطلاع رسانی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در یادداشت ماه شماره سوم ماهنامه نسل چهارم نوشت: 

از سال 1969 که اینترنت ابداع شد تا امروز که حدود 46 سال می گذرد بیشتر بحث های مربوط به جامعه اطلاعاتی به فضای حیات و ظهور اینترنت معطوف می شود. می توان این دوران را به سه دوره تقسیم کرد که دوره نخست از زمان پیدایش اینترنت تا حدود سال 2000 است که ما به این دوره، دوره یا عصر دسترسی می گوییم. موضوع کانونی این دوره ضریب نفوذ اینترنت، سرویس های مختلف اینترنتی و بعضی زیر ساخت های اینترنتی و وضعیت کانال های دسترسی به اینترنت و روش ها و ابزارهایی بوده است که امکان اتصال کاربر را به این فضا فراهم می آورد. از سال 2000 به بعد که به نوعی دوره شروع وب 2 است، عصر شبکه های اجتماعی است که با ظهور بلاگ ها آغاز می شود. دوره دوم را می توانیم عصر شبکه نام گذاری کنیم. الگوی ارتباطی دوره اول، مدل کلاسیک ارتباط رسانه ای به معنای فرستنده های اندک و گیرندگان انبوه بود که در تمام رسانه های دیگر مانند روزنامه، رادیو، تویزیون، صنعت سینما،کتاب و رسانه های مشابه وجود داشت. در این دوره با ظهور فناوری وب 2 به ویژه پدیده یا فناوری شبکه های اجتماعی مدل ارتباطی تا حدی تغییر کرد و تولید کننده محتوا کاربران و مصرف کنندگان اطلاعات شدند. بنابراین مدل کلاسیک ارتباط رسانه ای از فرستنده به کانال گیرنده به فرستنده و گیرنده تعاملی تبدیل شد که رفت و برگشتی است و گیرندگانی که امروز گیرنده ـ فرستنده می شوند. یعنی در زمان اطلاعات، می توانند اطلاعات هم بفرستند. نقش گیرنده از بازخورد دهنده فراتر رفته و تبدیل به تولید کننده محتوا شده است که گیرندگان دیگری دارد.  

عصر محتوا
 این مدل تعاملی تقریباً تاکنون وجود داشته ولی به طور مشخص از سال 2010 به این سو شاهد پدیدة دیگری هستیم که می توانیم به عنوان عصر محتوا بنامیم و پیش بینی می شود حداقل تا پنج سال آینده ادامه داشته باشد. آنچه امروز روی آن تمرکز می کنیم متعلق به دوره جدید است که به عنوان تولید محتوا، تولیدمتن و داده و اطلاعات می توانیم نام ببریم.
 مشخصات عصر سوم این است که اولاً در زمینه ابزارها، سکوها و زیرساخت هایی که امکان انتشار اطلاعات بر روی آنها وجود داشته به نوعی فضای اینترنت دچار اشباع شده است و کسانی برندگان این بازی و دوران هستند که قدرت تولید محتوا داشته باشند. بر اساس آخرین آمار، داده های موجود در فضای مجازی به طور متوسط هر سه سال دو برابر می شود. معنای این حرف آن است که بیش از 50 درصد اطلاعاتی که هم اکنون در فضای مجازی در اختیارمان است مربوط به 2 ـ 3 سال اخیر است که سرعت رشد تولید محتوا را در این فضا بیان می کند. 

کوه اطلاعات
امروزه شاهد شکل گیری بانک ها یا پایگاه های اطلاعاتی هستیم که در بحث های فنی به عنوان کوهی از اطلاعات BIG-DATA است که در مخازن نگه داری و از آن بهره برداری می شود. به طور مشخص پروژه هایی مانند اشلون در انحصار چهار تا پنج کشور با مرکزیت نیوزلند است و میلیاردها گیگابایت از داده های فضای مجازی به اضافه داده هایی که روی شبکه های بی سیم یا شبکه های ماهواره ای مبادله می شود را جمع آوری و ذخیره می کنند که توسط نهادهای این کشورها مورد بهره برداری های مختلف قرار می گیرد. 
در این دوره هم چنین شاهد ظهور مفاهیم جدیدی هستیم که مشخصه دوره تولید محتوا است. مفهومی به نام سکوی انتشار Platform دیگر محیط های مجازی تولیدکنندگان دورة وب نیستند که ساختاری داشته باشند که با نیروی انسانی با اطلاعات مشخص اطلاعات را در یک وب گاه در یک فضا بارگذاری کنند و گیرندگان آن را دریافت کنند. بحث دوره ای است که پلت فرمهای قدرتمندی به عنوان سکوهای بارگذاری اطلاعات ابداع می شوند و با هجوم شبکه ای کاربران به سمت این پلت فرم داده ها، اطلاعات و محتواها توسط کاربران روی آنها بارگذاری می شود. 
هر چند چگونگی گرایش کاربران به این پلت فرم ها نیز پیچیدگی خاصی دارد که لزوماً به معنای برتری فناوری نیست. اگر بزرگ ترین شبکه های اجتماعی حال حاضر را که روزانه میلیاردها نفر کاربر دارد در نظر بگیریم، هیچ کدام یک خط اطلاعات به عنوان مدیران پلت فرم ها تولید نمی کنند بلکه کاربران این داده ها را روی آن بارگذاری می کنند. مفهوم دیگر اپ (App) یا اپلیکیشن (Application) یا نرم افزارهای واسط کاربری هستند که می توان گفت اینها هم مدل تولید محتوا را تغییر داده اند. به ویژه با پیشرفت هایی که در صنعت تلفن همراه ایجاد شده و جایگزین بقیه ابزارهای مرسوم سنتی ارتباطات شده اند. 

موتورهای جست و جو
جایگاه موتورهای جست و جو در این بین بسیار پر اهمیت است چون بر اساس تحقیقاتی که صورت گرفته نزدیک 80 درصد کاربران فضای مجازی از طریق یکی از اینها وارد محیط مجازی می شوند و هرچه موتورهای جست و جوگر قدرتمندتری توسط کشورهای مختلف تولید شده باشد امکان اینکه آنها را به سمت محتوای تولید شده مورد نظر هدایت کند بیشتر خواهد بود. 
با این نگاه به وضعیت تولید محتوا در دنیا باید توجه کنیم که ایران در چه جایگاهی از تولید محتوای مجازی این محیط قرار دارد؟ نظام آماری ایران با وجود اینکه در هیچ بخشی سامانه درستی ندارد اما در بخش مجازی بسیار وضع بحرانی تر است. بر اساس آخرین برآورد حدود پنج سال پیش مرکز تحقیقات مخابرات ایران ، حجم محتوای وب فارسی حدود یک هزارم وب جهانی بوده و این در حالی است که اگر ضریب نفوذ اینترنت در ایران را بر اساس آمار وزارت ارتباطات 54 درصد یعنی حدود 34 میلیون کاربر در نظر بگیریم به طور متوسط باید یک درصد تولید محتوای جهانی را در محیط اینترنت دارا باشیم. این یک درصد که به طور مرسوم بایستی سهم ایران باشد، تبدیل به یک هزارم شده است. این آمار نشان می دهد کاربران فضای مجازی و اینترنت در ایران بیشتر مصرف کننده هستند تا تولیدکننده. 

فضای وب فارسی
ما ایرانی ها و به طور کلی فارسی زبانان بیشتر دانلود می کنیم تا آپلود، بیشتر مصرف می کنیم تا تولید. در فضای اطلاعات مصادیق بسیار روشن است؛ ایران از معدود کشورهایی است که مقید به قانون کپی رایت نیست و به کنوانسیون های جهانی این حوزه نپیوسته است و این وضعیت تبعاتی نیز در پی داشته و برای نمونه منجر به ورشکستگی صنعت نرم افزار ایران طی سال های اخیر شده است. 
تعدادی از برجسته ترین مغزهای فناوری اطلاعات ما به خارج مهاجرت کرده اند و همین باعث شده شاهد بدنه نحیف بخش خصوصی نرم افزار در کشور باشیم و تقریباً ‌می توان گفت میدان را در این عرصه به محتوای بیرونی واگذار کردیم. در صنعت بازی، وب گاه ها، نشرو بسیاری از حوزه های دیگر همچنان مصرف کننده هستیم یا ترجمه می کنیم. 
در زمینه آخرین خبرهای حوزة تولید محتوا در ایران،باید گفت حدود هفت سال پیش بود که کتابخانه ملی ایران، کتابخانه آستان قدس رضوی، شورای عالی اطلاع رسانی، کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و یکی دو نهاد دست اندرکاردیگر، یک کنسرسیوم تولید محتوا در فضای مجازی تشکیل داده اند اما از ان رویداد جز یک عکس یادگاری با حضور رؤسای این مراکز، چیزی منتشر نشد. هیچ کدام نتوانستند سر یک میز بنشینند و تولید محتوا را سامان دهی کنند و نیز تصویب قانون دسترسی آزاد اطلاعات در مجلس سه سال پیش بود که اخیراً هئیت وزیران مصوبه اجرایی آن را ابلاغ کرد به جایی نرسید. 

وضعیت شناسی
واقعیت این است که این قوانین روی کاغذ می ماند و گرچه مقررات تدوین و ابلاغ می شود اما دستگاه های کشور به جای اجرای آموزه دینی «زکات العلم نشره» بیشتر « حبس علم» می کنند و به هیچ وجه مایل نیستند یا توانایی و اجازه آن را ندارند یا تکنیک مربوطه را نمی دانند تا محتواهایی را که تولید می کنند بارگذاری و منتشر کنند. بزرگ ترین تولید کننده محتوا در ایران دستگاههای دولتی،اشخاص یا سازمان های دولتی نیستند بلکه حوزه های علمیه هستند. بزرگ ترین وب گاه ها و داده های دیجیتالی مربوط به حوزه های علمیه است و از این جهت پیشتاز هستند در حالی که تصور عمومی این است که حداقل دانشگاه ها باید تولید کننده محتوا باشند چون محتوا از دانش و فناوری سرچشمه می گیرد. 
در حوزه وضعیت شناسی نیز اگر چه به طور کلی فناوری و به طور خاص فناوری های مربوط به جامعه اطلاعاتی عموماً غربی هستند و مصرف کننده آن فناوری ها هستیم، اما در این فضا تنها نقطه قوت و حرف ما برای بیان محتوایی، محتوای فرهنگ ایرانی و اسلامی است که در ایران وجود دارد. محتوای گنجینه های ادبی، عرفانی، مذهبی و دینی ما در صورتی که استخراج، پالایش و فراوری شده و در این محیط ها قرار گیرد، می تواند حرفی برای گفتن داشته باشد. ما حتی روش این کار را هم به درستی فرا نگرفته ایم و به نظر می رسد مهم تر از روش، تغییر روندها، نگاه ها و رویکردها به سمت این فضا است. هیچ کس خود را مسئول نمی داند که در این حوزه باید نقش ایفا کند. 

پیشنهادات
پیشنهاد نخست اینکه، به نظر می رسد موضوع تولید محتوا باید در دستور کار جدی دو نهاد، یکی شورای عالی فضای مجازی به عنوان یک شورای فرادستی و عالی ناظر بر کار تمام دستگاه های ذی ربط و دست اندرکار حوزه فضای مجازی و به نوعی اطلاع رسانی و اینترنت و  دیگری ، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات به عنوان دستگاه متولی حوزه ارتباطات در کشور قرار گیرد. بنابراین پیشنهاد می شود یکی از موضوعات جدی که باید این شورا و وزارت ارتباطات در دستور کار خودش قرار دهد، سیاست تولید محتوا و نقشة راه تولید محتوا برای 10 سال آینده در محیط مجازی ایران باشد. پیشنهاد دوم، به هر حال تولید محتوای دیجیتال در فضای مجازی نیاز به بودجه، هزینه و نیروی انسانی کافی دارد. واقعیت این است که مجلس هیچ گاه به این حوزه ها به صورت جدی ورود پیدا نکرده است. در لایحه بودجه نیز پیشنهاد می شود که حتماً به موضوع تولید محتوا به عنوان یکی از ضرورت های فضای مجازی توجه شود. 
توجه به تولید پلت فرم ها و اپلیکشن های ملی و بومی که در این حوزه هم متناسب با وضعیت کاربران کشورمان نیاز به تولید داریم ضروری است. در سال های گذشته حمایت هایی کم و بیش صورت گرفته و چند هفته پیش موتور جست و جوی «یوز» و اخیرا «پارسی جو» توسط وزارت ارتباطات راه اندازی شد. کمک های زیادی شده بود، ولی نیاز به تقویت دارد. نیاز هست قواعد بازی جهانی را در این حوزه ها فرا گیریم، تقویت کنیم و بخش خصوصی و دانشگاه ها یاری شوند تا در این حوزه ها کار کنند. بررسی ها نشان می دهد بخش عمده ای از شکست این پلت فرم ها در داخل به ویژه در حوزه سرویس های جدید اینترنتی، نبود اعتماد مخاطب به این گونه سرویس ها به دلیل امنیتی شدن بیش از حد این فضاست. فضای مجازی در ایران اساساً یک فضای امنیتی است. یعنی هر کدام از سیاستگذاران ایران که به این فضا می خواهند نگاه کنند اولین رویکردشان، رویکرد امنیتی است. در حالی که این فضا بیشتر فضای اطلاع رسانی، توسعه و انتقال دانش و اطلاعات است و مباحث امنیتی 5 درصد از این فضا را شامل می شود. متأسفانه به بهانه آن 5 درصد سایه سنگینی بر فضای مجازی انداخته ایم و به نوعی کاربران را هم بی اعتماد کرده ایم. منابع گنجینه ای ایران در حوزة محتوا باید شناسایی و دیجیتالی شوند و در دسترس عموم مردم ایران و جهان قرار گیرند و در نهایت اینکه تکنیک های تولید محتوا باید در مدارس و دانشگاه های ما در سطوح مختلف آموزش داده شود. کاربران نیز باید با قواعد و ضوابط تولید محتوا و تکنیک های تولید محتوا در این حوزه آشنا شوند چون بار اصلی تولید محتوا در عصر سوم یا عصر محتوا بر دوش کاربران قرار دارد. 
در ایران تولید محتوا هزینه دارد ولی درآمد ندارد. درآمدش را مخابرات می برد. هر چه مصرف محتوا بیشتر باشد درآمدش به جیب دیگری می رود. تولیدکنندگان محتوا در ایران یا ورشکسته اند یا متهم. به دلیل همان نگاه امنیتی غالبی که بر این حوزه وجود دارد نقشه راه تولید و محتوا و مدل تجاری یا بیزینس پلان که در این حوزه باید وجود داشته باشد به رغم وجود نهادهای موازی بسیار و  وجود یک نهاد فرادستی به نام شورای عالی فضای مجازی هنوز تدوین نشده است و آخر اینکه برای تولید محتوا بایستی اعتماد عمومی در کشور به وجود بیاید برای استفاده از سرویس های داخلی و سکوهای داخلی تا وقتی که نگاه به فضای مجازی نگاه امنیتی باشد اعتماد داخلی به این فضا وجود نخواهد داشت بنابراین همچنان مصرف کننده باقی خواهیم ماند.
و آخرین نکته اینکه برای مدیریت صحیح و علمی بر فضای مجازی و به ویژه محتوایی که در این فضا جریان دارد نیاز به متخصصان و کارشناسان برجسته و آینده نگر داریم. برای مدیریت این رسانه جدید نیاز داریم که سازمان های ما دارای سیاست رسانه ای و استایل بوک مرتبط با این فضا باشند. بررسی ها و مشاهدات نویسنده نشان می دهد که اغلب سازمان های ما دارای چنین سندی نیستند و هنوز ضرورت تدوین آن را نیز به درستی درک نکرده اند. چنین سندی می تواند راهبرد دستگاه را در زمینه نحوه و استراتژی حضور در فضای مجازی ، باید و نباید ها و شیوه ها و تکنیک و سطوح حضور در این رسانه ها را مشخص کند.

انتهای پیام

به این محتوا امتیاز دهید: 

هنوز رأی ندارید
سیتنا 5
2015-12-19 17:43

افزودن دیدگاه جدید